ابوالفضل قناعت پیشه

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم جامه‌ی کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم

ابوالفضل قناعت پیشه

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم جامه‌ی کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم

... و باز محرم آمد .

... و باز محرم آمد . آمد که آتش بزند دل های خسته عشاق را . آمد که تو دوباره از عمق جان اشک بریزی و ناله کنی بر مصائب حضرتش (ع)  . محرم آمد که تو دوباره منتظر فرج باشی . و می دانی و یقین داری که فرج نزدیک است .
محرم آمد که دوباره دست بر سینه نهی و از عمق جان فریاد برآوری . " السلام علیک یا ابا عبدالله
(ع) .
 این حال خوش ، حال کودکی است که جام شفا نوشیده از دست حضرتش (ع) . آنگاه که اطباء حاذق زمان اظهار عجز می کنند از معالجه اش و پدر و مادرش دخیل می بنندند دل های مضطرشان را به ضریح حضرت دوست ... .
حضرت
(ع) به خواب طفل پاک سیرت می آید . صحرای کربلاست . کودک را به خیمه حضرت  (ع) می برند . حضرت (ع)  طفل را بر روی زانوی مبارک می نشاند و حبه قندی در دهانش می گذارد . طفل صبح که از خواب بر می خیزد ماجرا را برای پدر و مادر تعریف می کنند و آنها خوشحال از اینکه حضرت (ع) قبولشان کرده است . حالش خوب شده است ... .
نظرات 3 + ارسال نظر
مهرداد چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:08 ب.ظ http://www.2jahrom.blogfa.com

سلام دوست عزیز اپم بدو بیا منتظر نظر سازنده ات هم هستم

مهرداد چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:24 ق.ظ http://www.2jahrom.blogfa.com

سلام آپم ممنون میشم بیای
نظر هم یادت نره بدو بیا منتظر هستما

jahrom73 شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:51 ب.ظ http://JAHROM73.BLOGFA.COM

salam///

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد